پزشکیان و هفت ابتکار دیپلماتیک / اردشیر پشنگ
(0) /
زایلە - اولین سفر خارجی مسعود پزشکیان به عراق و اقلیم کردستان میتواند سرآغاز ابتکارات جدیدی در سیاست خارجی منطقهای ایران باشد؛ در همین راستا ۷ پیشنهاد ابتکاری در رابطه با این سفر و موضوعات مشترک و متقابل طرح شده است که در ادامه خواهد آمد:
ابتکار یکم این است که از منظر استراتژیک در حال حاضر شاید مهمترین موضوع بین ایران و عراق یافتن راهحلی برای مقابله با جاده صلح ترکیه باشد که از طریق عراق به خلیجفارس و کشورهای جنوب خلیجفارس وصل شده و در عمل ایران را دور میزند. پیشنهاد میشود برای مقابله با این طرح ایران نیز از ظرفیت ژئوپلیتیک خود برای اتصال چین، هند، پاکستان از راه ایران، عراق و سوریه به مدیترانه استفاده کند. به عبارت دیگر ابتکار ایجاد یک راه ترانزیتی را در پیش بگیرد. این مساله به افزایش اهمیت ایران، کاستن از خطر دور زده شدن در شمال و جنوب و نیز افزایش مبادلات بینالمللی از این طریق منجر میشود. چنین راهی میتواند از ایران به اقلیم کردستان عراق و از آنجا از طریق کردستان سوریه به آبهای آزاد مدیترانه وصل شود و میتواند یک راه فرهنگی -اقتصادی بسیار مهم قلمداد شود. چنین طرحی، هم میتواند یک بُعد استراتژیک برای عراق و سوریه داشته باشد و هم از نظر فرهنگی از مسیری عبور کند که ایران فرهنگی تداوم پیدا کرده یعنی کردستان عراق و کردستان سوریه و این باعث میشود که قدرت نرم و اقتصادی ایران در این مناطق افزایش پیدا کند.
ابتکار دوم به طرحهای ترانزیتی و بهخصوص خط راهآهنی مربوط میشود که ایران و عراق امضا کردهاند اما کُند پیش میرود. این طرح اتصال راهآهن ایران به جنوب عراق و اتصال راهآهن ایران از طریق سنندج و کرمانشاه به اقلیم کردستان عراق را شامل میشود. چنین طرحی در صورت به ثمر نشستن میتواند تاثیر بسزایی در بهبود حملونقل و گسترش کیفی و کمی روابط اقتصادی بین دو کشور داشته باشد.
ابتکار سوم بازارچههای مرزی است؛ ایران در امتداد مرز طولانی خود با عراق بازارچههای مرزی متعددی دارد که متاسفانه هم به دلیل تحریمها و ناتوانیها در عرصه صنعتی و هم به دلیل عدمتفاهم از منظر قواعد و قوانین که اغلب از سمت عراق است، بسیاری از ظرفیتهای این بازارچهها که میتواند تاثیر زیادی در کاهش بیکاری در استانهای مرزی داشته باشد و پدیدهای مانند کولبری را تحتالشعاع خود قرار دهد، به هدر میرود.
ابتکار چهارم که یک چالش منطقهای و بینالمللی است و ایران و عراق هم بسیار درگیر آن هستند، تغییرات آب و هوایی است. در این بین برنامههای توسعهطلبانه منفی ترکیه در قبال مساله آب بر روی دجله و فرات بسیار اثر منفی داشته است. در این خصوص، تهران و بغداد با همراهی دمشق میتوانند با افزایش همکاری، بر آنکارا فشار سیاسی وارد آورند تا در سیاست تنگنظرانه توسعه آبی خود تجدیدنظر کند.
ابتکار پنجم در خصوص روابط دوجانبه دو کشور است؛ موضوع مهمی که در قبال عراق مطرح است این که ایران از سال 2003 به بعد بیشتر به شیعیان عراق نزدیک بوده است و متحدان پیشینش مانند کُردها در حاشیه قرار گرفتهاند. همچنین ظهور و بروز برخی مسائل دیگر در این مدت منجر به افزایش نزدیکی ایران به بغداد و دوریاش از اربیل شده است. بنابراین یکی از مسائلی که دولت چهاردهم باید در دستورکار داشته باشد، ایجاد نوعی موازنه هم با کُردها و هم با اهل سنت است. عراق یک کشور متکثر است و اگر پیشتر سیاست ایران صرفا نزدیکی به اعراب شیعه بود اما در قضیه داعش دریافتیم که هر مسالهای در این کشور میتواند ایران را نیز تحتتاثیر قرار دهد؛ بنابراین ما باید روابط متوازنی را با شیعیان، اعراب اهل سنت و کُردها در دستورکار قرار دهیم. این رویکرد باید هم در سرمایهگذاریهای اقتصادی بازنمود داشته باشد و هم در افزایش تعاملات و روابط سیاسی و دیپلماتیک.
ابتکار ششم هم موضوع رادیکالیسم را شامل میشود که در عراق همچنان یک مساله مهم به شمار میرود. هر چند عراق یک کشور دموکراتیک است اما چون فرهنگ و نهادهای لازم دموکراتیک در این کشور ضعیف هستند و عملکرد نظام جدید عراق در دو دهه گذشته خیلی قوی نبوده، همواره اختلافات در حالت آتش زیر خاکستر هستند و هر لحظه امکان شعلهور شدن اختلافات وجود دارد. ایران با توجه به ظرفیت و پتانسیلی که دارد یعنی نزدیکی به همه گروههای عراقی میتواند در چارچوب حمایت از گروهها، نهادها و افرادهای میانهروتر گام بردارد.
ابتکار هفتم هم اینکه سفر تاریخی آقای مسعود پزشکیان به اربیل و سلیمانیه در منطقه کردستان عراق میتواند سرآغازی باشد برای پایان برخی از دیدگاههای منفی و سوءظنهایی که طرفین نسبت به همدیگر داشتند و آغازی باشد برای شروع همکاریهای جدی در سطح دو شریک راهبردی بهخصوص در بُعد اقتصادی، سیاسی و امنیتی.
اردشیر پشنگ، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه
منبع، روزنامە دنیای اقتصاد
ابتکار یکم این است که از منظر استراتژیک در حال حاضر شاید مهمترین موضوع بین ایران و عراق یافتن راهحلی برای مقابله با جاده صلح ترکیه باشد که از طریق عراق به خلیجفارس و کشورهای جنوب خلیجفارس وصل شده و در عمل ایران را دور میزند. پیشنهاد میشود برای مقابله با این طرح ایران نیز از ظرفیت ژئوپلیتیک خود برای اتصال چین، هند، پاکستان از راه ایران، عراق و سوریه به مدیترانه استفاده کند. به عبارت دیگر ابتکار ایجاد یک راه ترانزیتی را در پیش بگیرد. این مساله به افزایش اهمیت ایران، کاستن از خطر دور زده شدن در شمال و جنوب و نیز افزایش مبادلات بینالمللی از این طریق منجر میشود. چنین راهی میتواند از ایران به اقلیم کردستان عراق و از آنجا از طریق کردستان سوریه به آبهای آزاد مدیترانه وصل شود و میتواند یک راه فرهنگی -اقتصادی بسیار مهم قلمداد شود. چنین طرحی، هم میتواند یک بُعد استراتژیک برای عراق و سوریه داشته باشد و هم از نظر فرهنگی از مسیری عبور کند که ایران فرهنگی تداوم پیدا کرده یعنی کردستان عراق و کردستان سوریه و این باعث میشود که قدرت نرم و اقتصادی ایران در این مناطق افزایش پیدا کند.
ابتکار دوم به طرحهای ترانزیتی و بهخصوص خط راهآهنی مربوط میشود که ایران و عراق امضا کردهاند اما کُند پیش میرود. این طرح اتصال راهآهن ایران به جنوب عراق و اتصال راهآهن ایران از طریق سنندج و کرمانشاه به اقلیم کردستان عراق را شامل میشود. چنین طرحی در صورت به ثمر نشستن میتواند تاثیر بسزایی در بهبود حملونقل و گسترش کیفی و کمی روابط اقتصادی بین دو کشور داشته باشد.
ابتکار سوم بازارچههای مرزی است؛ ایران در امتداد مرز طولانی خود با عراق بازارچههای مرزی متعددی دارد که متاسفانه هم به دلیل تحریمها و ناتوانیها در عرصه صنعتی و هم به دلیل عدمتفاهم از منظر قواعد و قوانین که اغلب از سمت عراق است، بسیاری از ظرفیتهای این بازارچهها که میتواند تاثیر زیادی در کاهش بیکاری در استانهای مرزی داشته باشد و پدیدهای مانند کولبری را تحتالشعاع خود قرار دهد، به هدر میرود.
ابتکار چهارم که یک چالش منطقهای و بینالمللی است و ایران و عراق هم بسیار درگیر آن هستند، تغییرات آب و هوایی است. در این بین برنامههای توسعهطلبانه منفی ترکیه در قبال مساله آب بر روی دجله و فرات بسیار اثر منفی داشته است. در این خصوص، تهران و بغداد با همراهی دمشق میتوانند با افزایش همکاری، بر آنکارا فشار سیاسی وارد آورند تا در سیاست تنگنظرانه توسعه آبی خود تجدیدنظر کند.
ابتکار پنجم در خصوص روابط دوجانبه دو کشور است؛ موضوع مهمی که در قبال عراق مطرح است این که ایران از سال 2003 به بعد بیشتر به شیعیان عراق نزدیک بوده است و متحدان پیشینش مانند کُردها در حاشیه قرار گرفتهاند. همچنین ظهور و بروز برخی مسائل دیگر در این مدت منجر به افزایش نزدیکی ایران به بغداد و دوریاش از اربیل شده است. بنابراین یکی از مسائلی که دولت چهاردهم باید در دستورکار داشته باشد، ایجاد نوعی موازنه هم با کُردها و هم با اهل سنت است. عراق یک کشور متکثر است و اگر پیشتر سیاست ایران صرفا نزدیکی به اعراب شیعه بود اما در قضیه داعش دریافتیم که هر مسالهای در این کشور میتواند ایران را نیز تحتتاثیر قرار دهد؛ بنابراین ما باید روابط متوازنی را با شیعیان، اعراب اهل سنت و کُردها در دستورکار قرار دهیم. این رویکرد باید هم در سرمایهگذاریهای اقتصادی بازنمود داشته باشد و هم در افزایش تعاملات و روابط سیاسی و دیپلماتیک.
ابتکار ششم هم موضوع رادیکالیسم را شامل میشود که در عراق همچنان یک مساله مهم به شمار میرود. هر چند عراق یک کشور دموکراتیک است اما چون فرهنگ و نهادهای لازم دموکراتیک در این کشور ضعیف هستند و عملکرد نظام جدید عراق در دو دهه گذشته خیلی قوی نبوده، همواره اختلافات در حالت آتش زیر خاکستر هستند و هر لحظه امکان شعلهور شدن اختلافات وجود دارد. ایران با توجه به ظرفیت و پتانسیلی که دارد یعنی نزدیکی به همه گروههای عراقی میتواند در چارچوب حمایت از گروهها، نهادها و افرادهای میانهروتر گام بردارد.
ابتکار هفتم هم اینکه سفر تاریخی آقای مسعود پزشکیان به اربیل و سلیمانیه در منطقه کردستان عراق میتواند سرآغازی باشد برای پایان برخی از دیدگاههای منفی و سوءظنهایی که طرفین نسبت به همدیگر داشتند و آغازی باشد برای شروع همکاریهای جدی در سطح دو شریک راهبردی بهخصوص در بُعد اقتصادی، سیاسی و امنیتی.
اردشیر پشنگ، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه
منبع، روزنامە دنیای اقتصاد
ارسال نظر: